هوای آلوده که مجال نفس کشیدن باقی نمیگذارد، اخبار نگرانکننده درباره آلودگی آب و مواد غذایی، رشد انواع سرطان، بیماریهای تنفسی و روحی بخشی از مشکلاتی است که ساکنان شهرهای بزرگ با آنها مواجهند.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از ابتکار ؛ محمد درویش، کارشناس محیط زیست و عضو هیات علمی موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور در بخشی از گفتههای خود در میزگردی كه روزهای گذشته توسط خبرآنلاین برگزار شد از تاثیر آلودگی هوا و بی توجهی به محیط زیست بر شاخص سرزمین شاد در ایران و جهان گفت. به گفته درویش کاستاریکا، ویتنام، گواتمالا، پاناما و ونزوئلا 5 سرزمین شاد جهان هستند كه دلیل اصلی این شادمانی اجتماعی محیط زیست سالم و آلوده نبودن هوا است. در این فهرست یاران در سال 2006 در رتبه 68 و در سال 2010 در رتبه 81 قرار داشت.
بخش از دیدگاههای این کارشناس محیط زیست چنین است:
شاخصی در محیط زیست وجود دارد به نام شاخص سرزمین شاد. بر اساس این شاخص، مردمی شادتر هستند، افسردگی آنها کمتر است و ضریب کاری آنها بالاتر است که در سرزمینی زندگی میکنند که پایداری اکولوژیکی این سرزمین بالاتر است و مواهب طبیعی گیاهی و جانوری آن از امنیت روانی بیشتری برخوردار است. یعنی کاملا این دو مقوله محیط زیست و سلامت روانی افراد به هم مرتبط هستند. وقتی زمین و هوا و آب آلوده میشود، وقتی موجودیت حیات گیاهی و جانوری به خطر میافتد، مردمی هم که در این سرزمین زندگی میکنند، از ضریب شادمانی کمتری برخوردارند. به همین دلیل هم است که در رتبهبندی این شاخص، بین 151 کشور دنیا امریکا و روسیه و سایر کشورهای ثروتمند اروپایی در صدر جدول نیستند بلکه کاستاریکا، ویتنام، گواتمالا، پاناما و ونزوئلا هستند که جزو 10 کشور اول دنیا هستند. رتبه امریکا 105 و رتبه روسیه 122 است.
ایران در این رتبهبندی در سال 2006، در جایگاه 68 بود اما در سال 2010 سقوط کرد و به 81 رسید. این نشان میدهد که با این که وضعیت ما هنوز از بسیاری کشورهای صنعتی بهتر است اما روند شتابناک افتی را طی میکنیم. این به آن دلیل است که یک دفعه و بدون در نظر گرفتن ملاحظات زیستمحیطی و بدون ترمز میخواهیم رشد اقتصادی زیادی را تجربه کنیم. به عنوان مثال این که میخواهیم در کوتاهترین راه، خط لوله اصلی گاز عسلویه را به مرکز کشور برسانیم و میگوییم مسیر باید از دل جنگلهای دنا رد شود، 30 هزار درخت بلوط را قطع میکنیم برای این که این مسیر در کوتاهترین راه اتفاق بیفتد و متوجه نیستیم این کوتاهترین راه میتواند چه خسارتهای گرانباری را به سرمایههای زیستی این کشور وارد کند.
عین این اتفاق در جادهسازی یا در جانمایی مراکز صنعتی هم در حال وقوع است، عین این اتفاق سبب شد دریاچه ارومیه را به عنوان یک قطب تنظیمکننده تعدیل اقلیمی و ظرفیت گرمایی ویژه در شمال غربی کشور از دست بدهیم. با ترویج شتابان خودکفایی در کشاورزی، وسعت اراضی کشاورزی را در کمتر از 20 سال، از 320 هزار هکتار به 680 هزار هکتار رساندیم. آبی به حجم 3.6 میلیارد مترمکعب را به کشاورزی اختصاص دادیم و یادمان رفت که حقابه طبیعی دریاچه ارومیه 3.1 میلیارد هکتار است و از دست رفت و حالا دریاچه ارومیه تبدیل شده به یک کویرزار 390 هزار هکتاری و همان ذرات نمک و خاک هم سلامتی مردم را تهدید میکند و هم اراضی کشاورزی را از حیز انتفاع خارج میکند. یعنی اینطور نیست که فکر کنید اصرار ما بر پایبندی بر موازین حفظ ملاحظات محیط زیستی یک اصرار لوکس است، اتفاقا این اصرار باعث میشود کیفیت زندگی به صورت درازمدت برای نسل امروز و فردا حفظ شود و خسارتهای اقتصادی کشور کم شود.
این یک اصل یکصدساله محیط زیستی است که برای حکومت بر طبیعت باید از قوانین آن پیروی کرد. ما این قانون را برای نمایش توانمندیهای دولت متبوع خودمان زیر پا میگذاریم و خسارت آن را نسلها و نسلها بعد میپردازند. چرا ما باید در کشوری که در کمربند خشک دنیا قرار گرفته است و میانگین بارندگی آن یک سوم میانگین جهانی است، همه فشارها را بگذاریم روی خودکفایی در کشاورزی؟ که این کار باعث تاراج گسترده سفرههای آب زیرزمینی شود، افزایش خشکی تالابها و دریاچهها را در پی داشته باشد، به افزایش ریزگردها منجر شود و ساکنان کلانشهرها با آلودگی حاصل از آن مواجه شوند. اگر سیستم حمل و نقل عمومی ما به ویژه سیستم حمل و نقل ریلی و اتوبوسهای سریعالسیر گسترش یافته بود و تردد را در سطح شهر کاهش میدادیم، بسیاری از مشکلاتی که الان دامنگیر ما شده است وجود نداشت.
نمیخواهم کیفیت بد سوخت، میزان 60 میلیون لیتر مازوتی که در کارخانههای اطراف تهران و نیروگاهها میسوزد، فعالیتهای معادن اطراف تهران که ذرات گرد و غبار را اضافه میکند یا ریزگردها که از خارج وارد میشود را نفی کنم، اما برای چیزی که وابسته به مدیریت شهری است و 200 میلیارد دقیقه وقت تهرانیها را در سال تلف میکند و میتوانستیم آن را حل کنیم هم کاری نکردیم. اگر نمیتوانیم مشکل ریزگردهای عراق را حل کنیم یا این که به دلیل مشکلاتی نمیتوانیم مازوت را با گاز یا مواد دیگر جایگزین کنیم، مشکل حمل و نقل عمومی را که میتوانستیم حل کنیم. اما متاسفانه میبینیم که این قضیه هم در گروکشیهای سیاسی به نتیجه نمیرسد. متروی تهران تنها مترو در جهان است که قبل از این که به مرحله بهرهبرداری برسد کارمندانش بازنشسته شدند، این اصلا یک طنز است. الان با وسعت 70 هزار هکتاری تهران، تنها در 35 تا 37 درصد آن خطوط مترو گسترش پیدا کرده است. همین الان اگر طرح زوج و فرد را اجرا نکنیم این خطوط در حال انفجار هستند. باید دید چرا این خطوط را گسترش ندادهایم.
شهرداری میگوید ما این امکان را داریم که سالانه 15 کیلومتر ریل و قطار و واگن و تونل بسازیم اما در عین حال اتوبان صدر را دو طبقه میکند، تونل توحید و تونل نیایش را میسازد و برای اتوبانسازی هزینههای گزاف خرج میکند. در سال 500 هزار خودرو وارد تهران میشود که فقط اگر بخواهیم پارکینگ درست کنیم باز هم روند اتوبانسازی ما جوابگو نیست. باید کاری کنیم که هزینه استفاده از خودروی شخصی در کشور ما افزایش پیدا کند. خودرو را باید برای مسافتهای بین شهری استفاده کنیم یعنی همان کاری که در نیویورک و لندن و سیدنی اتفاق میافتد و کسی از خودروی شخصی برای کارهای روزانه استفاده نمیکند چون وسایل نقلیه عمومی در دسترس و ارزان هستند.
مسئولان اعلام میکنند که 18 میلیارد دلار خسارت سالانه آلودگی هوا در ایران است و 10 میلیارد دلار آن به تهران مربوط است. خودشان هم اعلام میکنند که همه هزینههای مربوط به گسترش خطوط حمل و نقل ریلی در ایران، یعنی در تهران، اصفهان، مشهد، تبریز، اهواز و... حدودا سالی یک میلیارد دلار هزینه میخواهد، بقیه موارد را هم فکر کنید 500 میلیون دلار. یعنی اگر 10 درصد خسارت آلودگی هوا صرف مهار پایدار آلودگی هوا میشد الان دیگر این مشکلات حل بود. ما آن 10 درصد را هزینه نمیکنیم ولی آن 18 میلیارد دلار را راحت از خزانه ملت میپردازیم. هم به این علت که ناملموس است و هم این که ملاحظات زیستمحیطی در سبد اولویتهای راهبردی در صحن بهارستان جایی ندارد. یا در گزینش مدیران محیط زیستی نیز بریا مثال آقای محمدیزاده هنگامی که استاندار خراسان بود به مدیر منابع طبیعی گفت یا مجوز میدهی که من شهرک صنعتی بزنم یا اگر مجوز ندادی من اصلا مدیر منابع طبیعی نمیخواهم. این حرف در آن زمان اصلا جنجال بزرگی به پا کرد. ایشان استانداری بود که اصلا محیط زیست جزو دغدغههایش نبود. بعد یك سال بعد همین فرد رئیس سازمان محیط زیست كشور میشود.
نظر شما